216

دیشب تمام چسب و پارچه هایی که پیچیده بودم دور شیر دستشویی که دو هفته پیش اون زنه که اومده بود تمیز کنه، شکسته بودش رو باز کردم. و دیدم که اوکی، کاملا جدا شده و الآن باید امروز حتما برم به امید خدا و شیر دستشویی بخرم از نمیدونم کجا :| 

بدتر از اون، چند دقیقه پیش که بلند شدم با چنان درد یهویی و شدیدی از زیر شکمم روبرو شدم که تخت رو گاز میگرفتم و الآن هم همین طور دردش کمتر نشده و نمیدونم چرا آخه و یهو این چه دردیه :/ از طرفی چون ماه های زیادیه که نشدم و برامم مهم نیست که اینجا دارم می نویسم، همش دارم فکر میکنم نکنه درد بدی باشه و کاش زودتر رفته بودم دکتر. ولی خدایا چرا باید دفترچه بیمه م تاریخش از مهر تا حالا گذشته باشه و من نمیدونم کجا باید برم تمدیدش کنم آخه :((( خدایا لطفا این درد زودتر تموم شه. بیش از حد آزار دهنده و غیر قابل تحمله -_- 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها